پاورپوینت آیه ۱۲۰ طه
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت آیه ۱۲۰ طه دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت آیه ۱۲۰ طه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت آیه ۱۲۰ طه :
محتویات
۱ ترجمه های فارسی
۲ ترجمه های انگلیسی(English translations)
۳ معانی کلمات آیه
۴ تفسیر آیه
۵ پانویس
۶ منابع
ترجمه های فارسی
باز شیطان در او وسوسه کرد، گفت: ای آدم آیا (میل داری) تو را بر درخت ابدیت و ملک جاودانی دلالت کنم؟
پس شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم! آیا تو را به درخت جاودان و سلطنتی که کهنه نمی شود، راهنمایی کنم؟
پس شیطان او را وسوسه کرد، گفت: «اى آدم، آیا تو را به درخت جاودانگى و مُلکى که زایل نمىشود، راه نمایم؟»
شیطان وسوسهاش کرد و گفت: اى آدم، آیا تو را به درخت جاویدانى و مُلکى زوال ناپذیر راه بنمایم؟
ولی شیطان او را وسوسه کرد و گفت: «ای آدم! آیا میخواهی تو را به درخت زندگی جاوید، و ملکی بیزوال راهنمایی کنم؟!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
Then Satan tempted him. He said, ‘O Adam! Shall I show you the tree of immortality, and an imperishable kingdom’
But the Shaitan made an evil suggestion to him; he said: O Adam! Shall I guide you to the tree of immortality and a kingdom which decays not
But the devil whispered to him, saying: O Adam! Shall I show thee the tree of immortality and power that wasteth not away
But Satan whispered evil to him: he said, “O Adam! shall I lead thee to the Tree of Eternity and to a kingdom that never decays”
معانی کلمات آیه
وسوس: وسوسه: حدیث نفس یعنى کلامى که در باطن انسان مى شود خواه از شیطان باشد یا از خود انسان.
در مجمع فرموده: وسوسه با صداى آهسته به سوى چیزى خواندن است.
«وسوس له» یعنى خیر خواهى به نظر او آورد. «وسوس الیه» یعنى مطلب را با صداى خفى به او القا کرد.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَهِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلى «۱۲۰»
پس شیطان او را وسوسه کرد (و) گفت: اى آدم! آیا (مىخواهى که) تو را به درخت جاودانگى و مُلک (و پادشاهى) فنا ناپذیر راهنمایى کنم؟!
فَأَکَلا مِنْها فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّهِ وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى «۱۲۱»
پس (آدم و همسرش فریفته شده و) هر دو از آن (درخت ممنوعه) خوردند، پس (به ناگاه لباسهایشان ریخت و) شرمگاهشان براى آنان ظاهر شد و (ناچاراً) هر دو به چسبانیدن برگ (درختان) بهشت بر خودشان مشغول شدند و (این چنین) آدم پروردگارش را نافرمانى کرد و بیراهه رفت.
نکته ها
شیطان، نام دیگر ابلیس است. فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ … فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ
وسوسه شدن آدم، قبل از رسیدن او به مقام نبوّت بوده است. «۱»
سیدبن طاووس قدس سره در بیان لطیفى مىفرماید: شیطان ابتدا با شعار راهنمایى و دلالت به سراغ آدم آمد، «هَلْ أَدُلُّکَ» وبعد او را تدلیه و وسوسه کرد، «فَدَلَّاهُما بِغُرُورٍ» «۲»، پس واى
«۱». تفسیر کبیر فخررازى.
«۲». اعراف، ۲۲.
جلد ۵ – صفحه ۴۰۱
به حال ما که شیطان از ابتدا به قصد اغوا و فریب ما مىآید. «فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ» «۱»
کلمه «غَوى» از «غَىّ» در برابر رشد است، یعنى راهى که انسان را از مقصد باز مىدارد. خداوند دربارهى آدم فرمود: «فَغَوى» امّا دربارهى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مىفرماید: «ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوى» «۲»
وسوسهى شیطان، اختیار انسان را سلب نمىکند، از این رو بعد از وسوسه شدن، انسان مورد ملامت خود و دیگران قرار مىگیرد، در حالى که اگر وسوسه، اختیار انسانها را سلب مىکرد، دیگر کسى از آنها انتقاد نمىکرد.
گناه حضرت آدم:
در ارتباط با جمله «عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى» چند احتمال داده شده است:
الف: آدم گناه نکرد، بلکه مرتکب ترک اولى شد و «غوى» یعنى رشد نکرد، نهاینکه گمراه شد.
ب: نهى آدم از درخت ممنوعه، نهى ارشادى بود، نه نهى مولوى. «۳»
ج: «عصیان» هم در ترک واجب بکار مىرود و هم در ترک مستحب. «۴»
امّا هیچ کدام از این احتمالات مورد پذیرش نیست زیرا؛
اوّلًا: این آیه و آیات مشابه آن صراحت در عصیان آدم دارند.
ثانیاً: دلیلى بر ارشادى بودن نهى نداریم.
ثالثاً: ادعاى نبودن حکم تکلیفى در آن زمان درست نیست، زیرا در این صورت باید بگوییم که شیطان هم مرتکب خلافى نشده و گناه نکرده است.
رابعاً: مگر توبه از کار منهىّعنه با نهى ارشادى معنا دارد؟
خامساً: عصیان در قرآن، تنها به معناى گناه بکار رفته است.
بنابراین بهتر است به سراغ امام معصوم برویم آنجا که مأمون از امام رضا علیه السلام پرسید: اگر پیامبران معصومند، پس معناى آیه «وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى» چیست؟ امام علیه السلام فرمودند:
«کان ذلک من آدم قبل النبوه … من الذنوب التى تجوز على الانبیاء قبل نزول الوحى علیهم …» یعنى نافرمانى حضرت آدم قبل از بعثت او بوده است و خلافى بوده که ارتکاب آن با مقام نبوّت منافاتى ندارد.
پیام ها
۱- راه نفوذ شیطان، تمایلات انسانى است. «هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَهِ الْخُلْدِ» (شیطان بر نیازها وخواستههاى آدمى آگاه بوده است لذا آدم را از راه میل به جاودانگى، اغفال کرد. آرى آرزوهاى طولانى ودراز، انسان را به گناه مىکشاند.)
۲- شیاطین از نامها و عناوین زیبا و جذاب براى انحراف مردم و مقاصد شوم خود استفاده مىکنند. «هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَهِ الْخُلْدِ»
۳- دروغ، ابزار شیطان براى فریفتن انسانهاست. «هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَهِ الْخُلْدِ»
۴- اگر اولیاى الهى لغزش داشته باشند، فوراً تنبیه مىشوند. «فَبَدَتْ»
۵- ظاهر شدن زشتىها وبرهنگى، اوّلین اثر عصیان آدم بود. «فَبَدَتْ لَهُما»
«۱». ص ۸۲.
«۲». نجم، ۲.
«۳». تفسیر المیزان.
«۴». تفسیر نمونه.
جلد ۵ – صفحه ۴۰۲
۶- پوشش براى انسان، کرامت وزیبایى، وبرهنگى، پستى وزشتى است. «سَوْآتُهُما»
۷- لقمهى نابجا، سبب ریختن شرم وحیا و ظهور زشتىها مىشود. فَأَکَلا … فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما
۸- پوشش و پوشاندن شرمگاه، در فطرت تمام انسانهاست. «وَ طَفِقا یَخْصِفانِ»
۹- مخالفت با امر خدا، مخالفت با رشد وتربیت خود انسان است. «عَصى آدَمُ رَبَّهُ»
۱۰- پیامدهاى گناه براى تمامى مرتکبان آن یکسان نیست. فَأَکَلا … عَصى آدَمُ (با اینکه هر دو نافرمانى کرده و از درخت ممنوعه خوردند، ولى معصیت به آدم نسبت داده شده است.)
۱۱- گناه سبب محرومیت انسان مىشود. عَصى … فَغَوى
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَهِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلى (۱۲۰)
فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ: پس وسوسه کرد به سوى آدم ابلیس، یعنى برسانید وسوسه خود را به آدم، به این وجه که حوا را ملاقات و او را از مرگ بترسانید و حوا به آدم گفت، و او هم ترسان شد. چون آن حال را دید، قال یا آدم: پس گفت اى آدم. هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَهِ الْخُلْدِ: آیا دلالت کنم تو را بر درخت پاینده. وَ مُلْکٍ لا یَبْلى: و سلطنتى که کهنه و زایل نشود. خلاصه کلام آنکه شیطان وسوسه نمود که آیا دلالت نمایم تو را به درختى که هر کس از میوه آن بخورد نمیرد و سلطنتش کهنگى نیابد و همیشه جاوید باشد، او را دلالت به شجره منهیه نمود. آدم قبول نمىنمود کلام او را، شیطان قسم خورد که من ناصح شما هستم، آدم گمان نمىکرد قسم دروغ را، لذا بعد از قسم شیطان، قولش را قبول نمود.
جلد ۸ – صفحه ۳۳۹
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبى (۱۱۶) فَقُلْنا یا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَکَ وَ لِزَوْجِکَ فَلا یُخْرِجَنَّکُما مِنَ الْجَنَّهِ فَتَشْقى (۱۱۷) إِنَّ لَکَ أَلاَّ تَجُوعَ فِیها وَ لا تَعْرى (۱۱۸) وَ أَنَّکَ لا تَظْمَؤُا فِیها وَ لا تَضْحى (۱۱۹) فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَهِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلى (۱۲۰)
فَأَکَلا مِنْها فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یَخْص
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.